مقدمه
گوشی های تاشو را به خاطر دارید؟ در سامسونگ مطمئناً این کار را انجام داده و ایده ای داشته است: “چرا تلفن تاشو نیست، اما با صفحه نمایش تاشو؟”. و به این ترتیب خط فلیپ متولد شد، و البته به این نام میگویند، شما چه نام دیگری برای آن میگذارید؟ همانطور که برای جدیدترین تلاش های سامسونگ برابری می کند، نسل اول مناسب بود اما واقعاً به اندازه کافی صیقلی نبود. سپس دومین آمدن تلفن تاشو را وارد کنید، به شکل دومین آمدن تلفن فلیپ سامسونگ : Galaxy Z Flip3. بیایید نامگذاری گیج کننده را نادیده بگیریم، به دلیل اینکه Flip 5G نیز وجود داشت. ما آن را بهعنوان گونهای از نسخه اصلی در نظر میگیریم، زیرا به غیر از چیپست متفاوت، دقیقاً همان چیزی است که بود.
بنابراین، Flip3 مظهر چشم انداز سامسونگ برای تلفن های تاشو است، و اتفاقاً یا نه، پرفروش ترین دستگاه تاشو تا کنون است. با این حال چرا اینطور است؟ این همان چیزی است که ما تصمیم گرفتیم امتحان کنیم و بررسی کنیم، که این بررسی بلندمدت چگونه شکل گرفت. ما در بررسی عادی خود از Flip3 خوشمان نیامد، اما مطمئناً شاهد محبوبیت زیاد آن نبودیم، بنابراین باید چیزی وجود داشته باشد که از دست داده باشیم – درست است؟ خوب، هشدار اسپویلر – نه واقعا. این فقط یک بسته قانع کننده برای کسانی است که می خواهند یک تلفن تاشو ارزان تر از بقیه داشته باشند، که به طرز جالبی توسط برخی به عنوان یک لوازم جانبی مد تلقی می شود، که مطمئنا به افزایش فروش کمک می کند.
اما در واقع Flip3 به عنوان یک گوشی هوشمند چگونه است؟ بالاخره یه جورایی عجیبه بله، تا می شود، اما نه به منظور پنهان کردن صفحه نمایش بزرگتر مانند Fold3. این یکی فقط تا می شود تا در دو یا سه محور بیشتر در جیب قرار گیرد. خودشه. پس آیا کار می کند؟ ما تصمیم گرفتیم با گذراندن مدت زمان طولانی با این گوشی بهعنوان تنها گوشی هوشمند خود، این موضوع را کشف کنیم. سفر ما با Flip3 قطعا جالب بوده است، و در طول مسیر شاهد افشاگری های غیرمنتظره ای بوده ایم.
بیایید همین حالا یکی از آنها را اسپویل کنیم: فکر می کردیم که بستن و باز کردن تلفن ده ها (اگر نه صدها) بار در روز همیشه واقعا آزاردهنده خواهد بود، اما فقط در عرض چند روز به آن عادت کردیم. با نگاه منطقی به چیزها، هنوز هم اضافه کردن یک مرحله اضافی برای هر کاری که می خواهید روی تلفن خود انجام دهید، منطقی نیست، اما در زندگی واقعی، آنقدرها هم که فکر می کردیم دردسرساز نیست. اگر این اشتهای شما را برای جزئیات بیشتر در مورد یافته های ما تحریک می کند، لطفاً در چند صفحه بعدی به ما بپیوندید تا Flip3 و نحوه عملکرد آن به عنوان یک راننده روزانه را تشریح کنیم.
طراحی، جابجایی، کیفیت ساخت
اگر Flip و Flip 5G اصلی و همچنین آزمایشات نه چندان محبوب اما اخیر Razr موتورولا را نادیده بگیرید، Galaxy Flip3 مستقیماً با هیچ چیز دیگری در بازار قابل مقایسه نیست. این یک تلفن تاشو است، اما هیچ شباهتی به Fold3 یا Mi Mix Fold یا Oppo Find N ندارد. وقتی باز می شود، تقریباً شبیه یک تلفن معمولی به نظر می رسد، اما لولا و نازکی آن قطعا تا شدن آن را کاهش می دهد. طبیعت
بنابراین، در دنیای گوشیهای هوشمند که از طراحیهای مشابه اشباع شدهاند، این گوشی منحصربهفرد است و در نتیجه فوراً از بین مردم متمایز میشود – مخصوصاً زمانی که تا شده باشد. شروع کننده مکالمه با دوستان غیرمتخصص شما خواهد بود، در کافه ها بسیار دیده می شود، اساساً نادیده گرفتن آن سخت است. برخی از نسخه های رنگی آن در این امر نقش دارند، اما قطعاً مال ما نیست: کرم نام دارد و نام آن دقیق است. این به کسی توهین نمی کند، “فریاد” نیست، فقط … است. باز هم، این گوشی برای جلب توجه نیازی به یک رنگ غم انگیز ندارد، بنابراین ما با آن خوب هستیم. به دلیل عدم وجود کلمه بهتر، این موضوع متفاوت است ، زیرا واقعاً تعداد زیادی از تلفن های “کرم” در آنجا وجود ندارد. سفید؟ مطمئن. اما این کاملا سفید نیست.
به هر حال، پانل های شیشه ای به اندازه کافی محکم به نظر می رسند و فریم فلزی نیز. این قاب همچنین دارای یک روکش مات با احساس عالی است که متأسفانه آن را به طرز فوقالعادهای لغزنده میکند – این یکی از لغزندهترین قابهایی است که تا به حال بر روی یک تلفن استفاده کردهایم. و از آنجایی که بقیه دستگاه نیز نسبتاً لغزنده است، باز کردن آن بدون احساس افتادن آن به یک چالش تبدیل می شود. یکی از مواردی که در نهایت یاد گرفتیم که هر بار به آن برسیم، اما در ابتدا چند روز طول کشید تا بسیار مراقب باشیم، و سپس فقط از هر دو دست برای باز کردن Flip3 کوچک گرانبها استفاده کردیم. این بهایی است که برای برهنه شدن می پردازید. در مقابل، با یک قاب در پشت (و مهمتر از همه، در طرفین) اوضاع بسیار بهتر است.
در پایان، همه اقدامات احتیاطی نتیجه داد، زیرا ما هرگز Flip3 را در طول مدتی که با آن برای این بررسی طولانی مدت انجام دادیم، رها نکردیم. البته ما قطعا این گوشی را به دست و پا چلفتی ترین افراد توصیه نمی کنیم. شکل آن در حالت بسته، همراه با لغزندگی فوقالذکر، آن را به یکی از آسانترین گوشیهایی تبدیل میکند که در میان تمام گوشیهایی که با آنها کار کردهایم، میآید.
وزن خوب است؛ نه توخالی و خیلی سبک به نظر می رسد و نه خیلی سنگین، حداقل برای این منتقد. هنگام باز بودن به دلیل نازکی بسیار عالی است، اما هنوز هم باید کمی مراقب لغزنده بودن آن باشید. با این حال، اگر دست خود را در زیر آن قرار دهید، به راحتی قابل انجام است، به طوری که حتی اگر تا حدودی به پایین سر بخورد، فقط در کف دست شما بیفتد. بستن آن بسیار ساده تر از باز کردن آن است زیرا تعداد زیادی تلفن در دست دارید.
کیفیت ساخت به همان اندازه ای است که از قیمت آن انتظار دارید، اگرچه ماهیت نمایشگرهای تاشو امروزه به این معنی است که آنها باید یک محافظ صفحه پلاستیکی در بالا داشته باشند، که به ناچار ارزان به نظر می رسد، اما ما بیشتر به آن خواهیم پرداخت. نمایش بخش این بررسی از جلو، اگر بتوانید چین و چروک وسط صفحه و محافظ صفحه را نادیده بگیرید، این گوشی دقیقاً مانند هر گوشی هوشمند دیگری به نظر می رسد: تقریباً تمام سطح توسط نمایشگر گرفته شده است، با یک سوراخ کوچک در مرکز. بریدگی برای دوربین سلفی در بالا. این هنوز یک ظاهر عالی و مدرن است که با حضور جذاب آن چین برجسته شده است، که نشان می دهد علیرغم اینکه از این زاویه چگونه به نظر می رسد، Flip3 یک گوشی هوشمند معمولی نیست.
اگر در حالی که باز نشده به پشت آن نگاه کنید، طراحی (به غیر از واضح بودن این که در اینجا یک امر دو قسمتی است) بسیار تمیز و مینیمال است، بدون مارک، و یک “پنجره” مشکی با سلیقه اجرا شده که دوربین ها و صفحه نمایش خارجی را در خود جای داده است. . این یکی از تمیزترین ظاهرهای موجود در هر تلفنی است که تا به حال وجود دارد، و ما آن را زیاد بررسی می کنیم، اگرچه نمی توانیم بگوییم که معمولاً آن را روی صفحه نمایش آن می گذاریم تا اینطور به آن نگاه کنیم – و نه اینکه شما باید انجام دهید. اما این به شما ایده ای می دهد که وقتی دیگران در مقابل شما هستند و شما از تلفن استفاده می کنید، چه می بینند.
لولا
لولای Galaxy Z Flip3 چیزی است که همه جادوهای تاشو را ممکن میکند، و این بسیار خوب است، اما صادقانه بگویم که در مقایسه با Oppo Find N که اخیراً آن را نیز طولانیمدت بررسی کردهایم، بسیار ضعیف است. این لولا در اینجا توانایی سفارشیسازی زوایای را دارد، بنابراین همیشه ۱۰۰% تا شده یا ۱۰۰% باز نمیشود و ما از آن قدردانی میکنیم، اما وقتی گوشی کاملاً باز میشود، دو طرف آن در واقع به طور کامل در یک راستا قرار نمیگیرند. هنوز کوچکترین زاویه بین آنها وجود دارد. این نگران کننده است.
احتمالاً تا زمانی که به دنبال آن نباشید، آن را نخواهید دید، اما چیزی که بیشتر متوجه آن می شوید این است که لولا چقدر شل و ول شده است، و این واقعیت است که وقتی گوشی باز می شود، واقعاً حال و هوای یکپارچه ایجاد نمی کند. هنوز به نظر می رسد که از دو قسمت مجزا ساخته شده است. همینطور است ، اما باز هم، در مقایسه با آنچه که Find N هنگام باز شدن احساس میکند، به نظر میرسد که این آخرین نسل است. و به نوعی، این است که ماه ها قبل از دستگاه Oppo راه اندازی شده است، بنابراین شاید ما باید در این زمینه کمی آن را کاهش دهیم.
همین امر می تواند در مورد این واقعیت نیز صدق کند که این به دور از لولای “شکاف صفر” است. هنگامی که بسته می شود، دو قسمت گوشی موازی نیستند و یک شکاف بسیار قابل مشاهده و بسیار آشکار وجود دارد که باعث می شود شکل مثلثی عجیبی به خود بگیرد. ما، البته، این را در بررسی این بررسی میدانستیم، اما هنوز هم آزاردهنده است و حس یک محصول آزمایشی بتا را به دستگاه میدهد، نه یک محصول تمام شده. ناگفته نماند که گرد و غبار می تواند به راحتی وارد آن شکاف و در نتیجه روی صفحه نمایش داخلی شود، که به دلیل انعطاف پذیری، برای شروع، محکم ترین نیست. ما امیدواریم سامسونگ بتواند امسال با Flip بعدی همه چیز را بهبود بخشد، زیرا رقبای چینی ظاهراً قبلاً مشکل شکاف لولا را برای دستگاه های خود برطرف کرده اند.
موتور ویبره
موتور لرزش Galaxy Z Flip3 بسیار عالی است و ما را به یاد موتورهایی میاندازد که این شرکت قبل از خط S22 در خط پرچمدار دستگاههای اسلب خود قرار میداد. در حسی که دارد «اومف» و عمق زیادی دارد، اما روی میز یا هر سطح سخت دیگری نیز بلند است، بنابراین در آن سناریو، شما ارتعاشات را نیز خواهید شنید. برخی از مردم از این متنفرند. ما آن را دوست داریم و سوئیچ را به نوع دیگری از موتور برای خط S22 محکوم می کنیم، موتوری که هنوز هم می توانید احساس خوبی داشته باشید اما تقریباً اصلاً نمی شنوید.
به عنوان مثال، در مقایسه با موتور S21 Ultra یا Note20 Ultra، این موتور به طور ذهنی به همان اندازه بلند است، اما نه دقیقاً آنقدر سفت، که ما فرض میکنیم به دلیل نازک بودن دیوانهکننده گوشی که سامسونگ برای آن طراحی کرده است، به محدودیتهای فضا مربوط میشود. با این حال، این یک موتور ارتعاشی بسیار خوب است که در حال حاضر بیشتر موتورهای دیگر موجود در بازار را شکست میدهد، و در یک تلفن تاشو کمتر نیست!
در حالی که از ارتعاشات در سراسر One UI به اندازه سایر پوستهها استفاده نمیشود، هنوز هم مجموعهای از گزینهها برای نحوه لرزش تلفن، جدا برای تماسهای ورودی و اعلانها، و همچنین لغزندههای شدت برای هر دوی آنها وجود دارد. به عنوان تعاملات لمسی
بلندگوها
Flip3 دارای جفت شدن معمولی سامسونگ از یک بلندگوی رو به پایین با هدفون کشیدن دوگانه به عنوان کانال ثانویه است، و مانند همه دستگاه های پرچمدار اخیر این شرکت، این تنظیم چشمگیر است. این بلندگوها از نظر باس بهترین نیستند، اما از جمله بلندترین بلندگوهایی هستند که تا به حال شنیده ایم، در کنار سایر دستگاه های رده بالای سامسونگ. اولین باری که آنها را به حداکثر میزان صدا می رسانید، شوکه خواهید شد، به خصوص اگر از یک دستگاه اندرویدی می آیید که پرچمدار سامسونگ نیست.
ما اینها را بسیار دوست داشتیم و از آنها برای گوش دادن به پادکست ها استفاده می کردیم – زیرا به نظر می رسد بهترین تنظیم برای سروصدا هستند، موسیقی خوب به نظر می رسد اما واقعاً به یک بلندگوی بلوتوث نیاز دارد. گفته می شود، در حداکثر سطح صدا، گاهی اوقات کمی تغییر شکل می دهند. این واقعاً برای ما مشکلی نبود، زیرا حتی دومین بریدگی تنظیم صدا به اندازه کافی بلند بود، اما با این وجود این چیزی است که باید در نظر داشت.
همچنین، همانطور که ما از بلندگوهای این گوشی تحت تاثیر قرار گرفتیم، عملکرد بلندگوی تلفن به طرز باورنکردنی ناامیدکننده بود. برای ما نیست، توجه داشته باشید – عالی بودن بلندگوها به این معنی است که ما افرادی را که با آنها صحبت می کردیم بسیار واضح و بلند شنیدیم. اما آنها صدای ما را خوب نشنیدند. میکروفونها در حالت بلندگو مشکلات زیادی داشتند، صدای ما را خیلی خوب نمیگرفتند، اما توانستند صداهای تصادفی زیادی را در اطراف ما دریافت کنند.
ما تماسهای بلندگو با چند نفر را در تماسهای معمولی و تماسهای واتساپ امتحان کردهایم و سعی کردهایم تلفن را نزدیکتر یا دورتر از خود نگه داریم، با نتایج یکسانی. اگر دائماً از عملکرد بلندگو استفاده می کنید، احتمالاً این تلفن برای شما مناسب نیست، مگر اینکه بخواهید هر فردی را که با آنها صحبت می کنید آزار دهید و آنها را مجبور کنید دائماً آنچه را که گفتید بپرسند. فقط برای مقایسه در اینجا – به جز چند استثنا قابل توجه، دستگاه های میان رده عموماً از نظر کیفیت میکروفون حتی از قابلیت های بلندگوی بدتری برخوردار هستند، اما ما در ذهن خود Flip3 را با سایر گوشی های با قیمت مشابه مقایسه می کردیم.
حسگر اثر انگشت
حسگر اثر انگشت گلکسی زد فلیپ ۳ به صورت جانبی نصب شده است و به همین دلیل از انواع خازنی سنتی است. این دکمه در دکمه پاور تعبیه شده است و به خوبی کار می کند و نرخ تشخیص اولین بار تقریباً ۱۰۰٪ را به دست می آورد. به طور جدی، در تمام مدتی که با این گوشی کار می کنیم، فقط به یاد می آوریم که در اولین تلاش حدود ۱۰ بار نتوانستیم قفل آن را باز کنیم. این از هزاران قفل باز است، بنابراین نتیجه بسیار خوبی است. در واقع، ما شرط میبندیم که این بهترین حسگر جانبی است که تا به حال استفاده کردهایم، از بین تمام دستگاههایی که در درازمدت بررسی کردهایم.
تنها نقطه ضعف آن موقعیت آن است که بسیار بالاست. ما متوجه شدیم که چرا سنسور وجود دارد – به دلیل محدودیت های ناشی از این واقعیت که این دستگاه تاشو است، و همچنین موقعیت آنتن برای بهترین نتایج دریافت. این منطقی است. اما در پایان روز، موقعیت سنسور برای اکثر مردم اشتباه است، و مانند ما، شما دائماً فکر می کنید که از چیزی که هست پایین تر است (زیرا جایی که باید باشد)، انگشت خود را روی آن قرار می دهید. در آن نقطه قاب کنید، یک ثانیه منتظر بمانید تا هیچ اتفاقی نیفتد، سپس متوجه شوید که باید بالاتر بروید و در نهایت به سنسور رسیده و قفل گوشی را باز کنید.
در پایان زمان ما با Flip3، ما فقط چند بار در روز این کار را انجام میدادیم، اما هفته اول بیرحمانه بود. بالاخره به این عادت کردی؟ مطمئن. با این حال آیا باید مجبور باشید؟ مسلماً نه. شاید Flip4 بتواند طراحی ارگونومیک را از این نظر بهبود بخشد.
جالب اینجاست که می توانید از حسگر اثر انگشت برای دسترسی به اعلان ها استفاده کنید. این تنظیم به طور پیشفرض خاموش است، اما اگر آن را روشن کنید، میتوانید انگشت خود را به سمت پایین روی سنسور بکشید تا صفحه اعلان ظاهر شود، و این میتواند در هنگام بیرون رفتن واقعا مفید باشد زیرا از تلاش شما برای رسیدن به بالای صفحه جلوگیری میکند. صفحه نمایش دستگاهی بسیار “بلند” است.
ما این ویژگی را امتحان کردیم و قطعاً مزایای آن را دیدیم، اما در نهایت مجبور شدیم آن را خاموش کنیم، زیرا صرفاً نگه داشتن دستگاه در زمانی که ما نمیخواهیم آن را تحریک میکند. با این حال، این ایده جالبی است، و ما امیدواریم که پیاده سازی در نادیده گرفتن نیمه سوایپ هایی که به وضوح در نظر گرفته نشده بودند، بهتر شود. این قطعاً چیزی است که سایر سازندگان دستگاههای اندرویدی باید برای گوشیهای خود با اسکنر اثر انگشت در کنار آن (شیائومی، به شما نگاه کنند) به آن توجه کنند.
همانطور که انتظار دارید، باز کردن قفل چهره نیز وجود دارد، اما ما هیچ فایده ای در استفاده از آن ندیدیم زیرا حسگر اثر انگشت بسیار خوب است. باز کردن قفل با چهره نیز بسیار امنتر است، اما اگر واقعاً از موقعیت اسکنر اثر انگشت متنفرید، میتوانید آن را روشن کنید و دو بار ضربه بزنید تا صفحه نمایش را بیدار کنید و سلامت عقل خود را به این ترتیب بازیابی کنید. شما انجام می دهید.
وضوح، روشنایی، کیفیت صفحه نمایش
مانند اکثر گوشی های تاشو، Flip3 دارای دو نمایشگر است. اما برخلاف اکثر تلفن های تاشو، شما فقط می توانید از یکی از آنها برای انجام بیشتر کارهایی که می خواهید از تلفن خود استفاده کنید استفاده کنید. کمی بعد به صفحه بیرونی خواهیم رسید، اما اجازه دهید با صفحه نمایش اصلی شروع کنیم، صفحه ای که تا می شود.
صفحهنمایش داخلی Flip3 نسبت ابعاد کمی بلندتر از اکثر تلفنهای معمولی اسلب دارد، اما آنقدر بلندتر از آن چیزی نیست که در استفاده روزمره وجود دارد (برخلاف صفحهنمایش بیرونی Fold3، برای مثال). و ما فرض میکنیم که اکثر مردم حتی متوجه بلندتر بودن آن نمیشوند، مگر اینکه یک گوشی هوشمند معمولی در اطراف خود داشته باشند تا از نظر بصری با آن مقایسه کنند.
این «فقط» ۱۰۸۰p است، بنابراین با پنلهای QHD آنها کاملاً با بهترین گزینههای اصلی مطابقت ندارد، اما اینکه آیا اکثر مردم واقعاً میتوانند تراکم پیکسلی دلتا را در حالت استفاده واقعی درک کنند، بسیار قابل بحث است. سناریوها مطمئناً ما به دنبال یک پنل با رزولوشن بالاتر برای آنچه که ارزشش را دارد نخواهیم گذاشت.
صفحه نمایش اصلی در خارج از منزل حتی در آفتابی ترین روزها نیز بسیار قابل مشاهده است. روشنایی درک شده آن کاملاً با گلکسی S22 اولترا (و نه S21 Ultra) مطابقت ندارد، اما از این نظر بهتر از اکثر تلفن های موجود است و قطعاً هیچ مشکلی با دید نخواهید داشت. این پنل همچنین در کمترین میزان روشنایی به قدری کم می شود که هنگام استفاده از تلفن در شب در یک اتاق تاریک، احساس نمی کنید که می خواهد شبکیه چشم شما را از بین ببرد.
منحنی روشنایی خودکار جزو بهترین منحنیهایی نیست که در چند سال گذشته دیدهایم، اما قطعاً در بالای ۲۵ درصد قرار دارد. ما مجبور شدیم چندین بار به صورت دستی تنظیم کنیم، اما نه آنقدر که آزاردهنده شود، و البته، دفعه بعد که دستگاه با همان مقدار نور محیط مواجه شد، تنظیمات به خاطر سپرده شد و اعمال شد. هنگامی که نور محیط تغییر می کند، تغییرات روشنایی نیز به اندازه کافی سریع است، و به طور کلی تجربه ما با روشنایی خودکار خوب بود، اما کامل نبود.
کیفیت صفحه نمایش مانند همیشه در مورد سامسونگ های سطح بالا، درجه یک است. آن را ناامید نمی کند. طبق معمول، می توانید بین دو حالت انتخاب کنید، که در آن Vivid برای محتوای P3 دقیق است و Natural برای پوشش فضای sRGB در نظر گرفته شده است. ما AMOLEDهای خود را زنده دوست داریم، بنابراین از حالت همنام استفاده کردیم، اما نوار لغزنده گرما را افزایش دادیم زیرا به نظر میرسد پیشفرض سفیدهایی را ترجیح میدهد که برای سلیقه ما کمی مایل به آبی هستند. مطمئناً می توانید یک تنظیم خاص برای دلخواه خود پیدا کنید، نگران نباشید.
نرخ تجدید
نرخ به روز رسانی ۱۲۰ هرتز امروزه در دستگاه های سطح بالا تقریباً استاندارد است و Flip3 نیز همین را ارائه می دهد. اگرچه این روش معمولی و عجیب سامسونگ برای انتخاب است، با این که Adaptive اساساً هرگز نرخ را روی ۱۲۰ هرتز ثابت نمی کند، اما بسته به کاری که انجام می دهید آن را تغییر می دهد. این قطعاً باعث صرفه جویی در باتری می شود، و ما با راه اندازی خوب هستیم زیرا همانطور که در بخش عمر باتری خواهید دید، این تلفن قطعاً به تمام کمک هایی که می تواند در این زمینه دریافت کند نیاز دارد.
جابجایی بین نرخ ها به اندازه پانل های LTPO2 پویا نیست، اما بسیار پویاتر از انتخاب ساده ۱۲۰ هرتز یا ۶۰ هرتز است. و این به خوبی اجرا می شود. ما هرگز در استفاده خود احساس نکردیم که نرخ تجدید انتخاب شده خیلی کم است. اساساً، هنگام استفاده، احساس میشود که همیشه در فرکانس ۱۲۰ هرتز است، حتی اگر اینطور نیست، و این جادویی است که سامسونگ باید به خاطر آن مورد تحسین قرار گیرد.
چین و محافظ صفحه
چروک افقی بسیار واضحی که از وسط نمایشگر می گذرد کمتر قابل ستایش است. این هرگز قابل توجه نیست، و حتی پس از ماه ها استفاده از تلفن، ما آن را مشاهده نکردیم. همیشه وجود دارد، و در حالی که دیدن مداوم آن کمی آزاردهنده است، لمس مداوم آن حتی بدتر است.
ببینید، موقعیت آن در وسط جایی که ما معمولاً به صورت عمودی پیمایش می کنیم، معلوم می شود. و از آنجایی که این روزها به نظر میرسد اکثر برنامههای تلفن همراه حول آن حرکت پیمایش عمودی ساخته شدهاند، نیازی به گفتن نیست که ما هر روز کارهای زیادی از آن انجام میدهیم. و هر بار، برای هر پیمایش، انگشت شما با چین روبرو می شود. این فقط اجتناب ناپذیر است، و چون چین تلفظ می شود، هرگز آن را احساس نخواهید کرد و هرگز مزاحم نخواهد بود.
گفته می شود، این به هیچ وجه یک معامله شکن نیست. این فقط چیزی است که باید در نظر داشت. گاهی اوقات ویژگی های عجیبی در تلفن وجود دارد که پس از چند روز استفاده، پس از آشنایی با آنها، به سرعت از پس آنها برمی آیید. این یکی از آن چیزها نیست. و بنابراین ما امیدواریم که Flip بعدی از برخی از رقبای سامسونگ (از جمله Oppo، که Find N آن را قبلاً طولانی مدت بررسی کرده ایم) الهام بگیرد و چین و چروک بسیار ظریف تری را به ما ارائه دهد.
برای پایان دادن به نگرانیهایمان در مورد صفحه نمایش، باید به محافظ صفحهنمایش کارخانهای اشاره کنیم که برای کار کردن کل مجموعه نمایشگر ضروری است (جدی، آن را حذف نکنید!). از آنجایی که این صفحه نمایش تاشو است، این لایه باید پلاستیکی باشد، حتی اگر مقداری شیشه بسیار نازک زیر آن وجود داشته باشد. این خوب است، اما همچنین به این معنی است که هنگام استفاده از تلفن، دائماً پلاستیک را لمس می کنید. نه فقط این، بلکه این پلاستیک بسیار مستعد اثر انگشت است که تنها پس از چند دقیقه استفاده کثیف به نظر می رسد. ممکن است در نهایت یک پارچه میکروفیبر را همه جا با خود حمل کنید.
این در واقع ما را به یاد آن محافظهای پلاستیکی بیکیفیت میاندازد که در برخی از دستگاههای با رده متوسط پایینتر استفاده میکنید، که وقتی چنین تلفنهایی را بررسی میکنیم فوراً آنها را برمیداریم زیرا تجربه استفاده از آنها را بسیار بدتر از زمانی میکنند که مستقیماً آنها را لمس کنیم. شیشه زیر افسوس، چنین گزینه ای در اینجا وجود ندارد، زیرا حذف این لایه صفحه نمایش را مرده نشان می دهد، بنابراین شما با آن گیر کرده اید.
ما می دانیم که پرداخت هزینه برای شگفتی های یک گوشی تاشو هزینه کمی است، اما باید به این نکته نیز اشاره کنیم که صفحه نمایش داخلی Fold3 دارای یک لایه بالایی است که در لمس کمی بهتر به نظر می رسد، همانطور که Oppo Find N هم همینطور است. بنابراین شاید بتوان این مورد را برای نسل بعدی Flip بهبود بخشید. امیدواریم اینطور باشد، زیرا صفحه نمایش داخلی اصلی ترین راه تعامل شما با این دستگاه است.
فیلتر نور آبی و نمایشگر همیشه روشن
سال ۲۰۲۲ است، بنابراین صفحه نمایش دارای عملکرد فیلتر نور آبی است که سامسونگ آن را سپر راحتی چشم می نامد. این مجموعه ویژگی های استاندارد را دارد، اما نه چیزی بیشتر: می توانید آن را برنامه ریزی کنید، دمای رنگ را با یک نوار لغزنده انتخاب کنید و از نرم افزار بخواهید شدت را به طور خودکار بر اساس زمان روز تنظیم کند. حالت سیاه و سفید، یا حالت «رنگهای روشن»، یا پسزمینههای بافتی مانند MIUI دریافت نمیکنید، به همین دلیل است که فیلتر نور آبی MIUI هنوز در دنیای موبایل تا به امروز برتر است.
این یک داستان مشابه با نمایشگر همیشه روشن است. میتوانید همیشه روشن باشد، یا فقط با ضربه زدن یا در یک برنامه زمانی نمایش داده شود. وجود دارد، قابل تنظیم است، اما نه به اندازه MIUI – مگر اینکه به برنامه GoodLock سامسونگ دسترسی داشته باشید، که از نظر منطقه ای محدود است. دستهای از سبکهای ساعت وجود دارد که میتوانید از بین آنها انتخاب کنید، و حتی میتوانید AOD را در حالت افقی نمایش دهید، اگر این مورد شماست. روشنایی خودکار را می توان روشن کرد، همانطور که نمایش اطلاعات موسیقی هنگام پخش چیزی می تواند روشن شود. همه اینها ویژگی های خوبی برای داشتن هستند، اما اینکه تا چه حد از AOD روی یک تلفن تاشو در صفحه داخلی استفاده کنید، قابل بحث است.
از نظر تئوری، میتوانید Flip3 خود را در بیشتر مواقعی که در حال حرکت نیستید، باز بگذارید، و اینجاست که AOD بسیار مفید است. اما اگر از آن دسته افرادی هستید که همیشه گوشی را پس از استفاده تا میکنید، این کار بیمعنی است.
نمایشگر بیرونی
یکی از پیشرفت های اولیه Flip3 در مقایسه با نسل قبلی خود بدون شک نمایشگر خارجی بسیار بزرگتر و در نتیجه قابل استفاده تر است. Flip و Flip 5G اصلی هر دو دارای صفحه نمایش بیرونی خنده دار کوچکی بودند و این صفحه نسبتاً بهبود یافته است. این کلمه کلیدی در اینجا است: مقایسه. زیرا در حالی که قابل استفاده تر است، برای هیچ چیز دیگری به جز نگاه کردن به ساعت، کنترل پخش رسانه و مشاهده سریع اعلان ها، چندان قابل استفاده نیست. اگرچه حتی برای اعلانها، اگر میخواهید به عمق آنها بپردازید، فقط برای بررسی عناوین آنها مفید است، تجربه ضربه زدن و خواندن و پیمایش روی چنین سطح کوچکی بسیار ایدهآل نیست و توصیه میکنیم فقط گوشی را باز کنید. و به جای آن از صفحه اصلی استفاده کنید.
بنابراین، این نمایشگر بیرونی اساساً مانند یک پنجره اعلان شکوهمند عمل می کند، که خوب است، اما همه چیز همین است. برای همه مقاصد، این گوشی دارای یک صفحه نمایش واقعی و سپس یک “پنجره” به پانل اعلان ها، از جمله کنترل های رسانه است. این کارها را به خوبی انجام می دهد، اما واقعا نمی توانید انتظار بیشتری از آن داشته باشید. اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، شاید بهترین راه برای فکر کردن به این صفحه نمایش از نظر عملکرد این باشد که گویی ساعت هوشمندی است که به بیرون گوشی شما چسبانده شده است (البته بدون ردیابی سلامت و همچنین بدون فروشگاه برنامه). مقدار محدودی از چیزها وجود دارد، اما گاهی اوقات برای نگاه های سریع، خوب است. با این حال، اغلب اوقات، احتمالاً در نهایت گوشی را باز می کنید.
از نظر نمایشگرهای بیرونی، Razr 5G نه چندان محبوب موتورولا قطعاً کیک این دستگاه تاشو را میگیرد، با صفحهنمایش بزرگتر که حتی میتوان از آن برای برنامهها استفاده کرد – نه اینکه برای اکثر افراد ایدهآل باشد، اما مطمئناً یک چشمانداز جذاب است. چنین انعطافپذیری در Flip3 وجود ندارد و ما نمیخواستیم آن را به دلیل ابعاد بوم در اینجا ببینیم.
برخی تنظیمات مربوط به آنچه در آن می بینید وجود دارد، می توانید بین ساعت های سبک مختلف مانند نمایشگر همیشه روشن انتخاب کنید، روشنایی را به صورت جداگانه برای آن تنظیم کنید (اگرچه به نظر نمی رسد روشنایی خودکار گزینه ای باشد، که ناامید کننده است، اما احتمالاً به این معنی است که فقط یک حسگر نور محیطی در این گوشی وجود دارد و آن در صفحه داخلی است)، و از فهرست «ویجتهایی» که میتوانید با کشیدن انگشت به چپ یا راست به آنها دسترسی پیدا کنید، انتخاب کنید (ما دوباره حالات ساعت هوشمند دریافت میکنیم). اینها را نیز می توان دوباره مرتب کرد، اما لیست دقیقاً از هفت مورد از این “ویجت ها” تشکیل شده است. در نهایت، میتوانید انتخاب کنید که آیا میخواهید اعلانها برای روشن شدن این صفحه نمایش داده شود، و همچنین میتوانید از آن به عنوان منظره یاب برای دوربین استفاده کنید اگر میخواهید با سنسورهای اصلی سلفی بگیرید. به معنای واقعی کلمه همین است. یک صفحه نمایش کاملا کاربردی، این یکی قطعا نیست.
ما عادت کردهایم که اینطور باشد، و با این حال نمیتوانیم احساس کنیم که Flip بعدی باید یک پانل بیرونی حتی بزرگتر با عملکردهای بیشتر داشته باشد. ما به نوعی فکر می کنیم که صفحه نمایش کوچک بیرونی Flip اصلی به نحوی منطقی تر بود، زیرا به وضوح چیزی بیش از یک LED اعلان جلالی در نظر گرفته نشده بود – مفهوم این بود که شما به وضوح گوشی را برای انجام هر کاری باز می کنید. اکنون در Flip3، اندازه پنل بیرونی ما را در یک حد وسط بسیار عجیب قرار می دهد، جایی که به اندازه کافی بزرگ است که ممکن است فکر کنید می توانید کارهای زیادی روی آن انجام دهید، اما در واقع به اندازه کافی بزرگ نیست که عملی شود.
به روز رسانی، تکراری
اگر در حوزهای وجود داشته باشد که سامسونگ قطعاً از همه رقبای خود در دنیای اندروید بالاتر رفته است، آن بهروزرسانیهای نرمافزاری است. چند سال پیش، این شرکت کره جنوبی در میان بدترین شرکتها در این زمینه بود، و اکنون به وضوح بهترین است، حتی چند بار در سال موفق به انتشار وصلههای امنیتی در گوگل میشود. شاهد این تغییر ۱۸۰ درجه ای هیجان انگیز بوده است و ما باید به سامسونگ به خاطر دستاوردهایش تبریک بگوییم.
بهروزرسانیهای نرمافزاری بزرگ نیز هر سال سریعتر و سریعتر میآیند، به زمانی نزدیکتر که Google آنها را به پیکسلهای خود فشار میدهد، بهروزرسانیهای امنیتی هر ماه برای دستگاههای پرچمدار، بهصورت ساعتی ارائه میشوند – گاهی اوقات عرضهها حتی از ماه قبل شروع میشوند! اما هیچ چیز چشمگیرتر از وعده به روز رسانی نرم افزاری سامسونگ در حال گسترش نیست. Flip3 چهار سال به روز رسانی بزرگ اندروید و پنج سال به روز رسانی امنیتی دریافت خواهد کرد. این فوقالعاده است، و تنها شرکت دیگر در همین لیگ در طرف اندروید گوگل است. هیچ کس دیگر حتی نزدیک نمی شود.
این میتواند یک عامل تعیینکننده بزرگ برای تصمیمگیری خرید باشد، بنابراین اجازه دهید موارد را به شکلی واضح بیان کنیم: اگر یک تلفن تاشو میخواهید و به بهروزرسانیها اهمیت میدهید، آن گوشی باید سامسونگ باشد. خوشبختانه، شما دو فاکتور مختلف تاشو دارید که میتوانید از بین آنها انتخاب کنید، و اگر Flip3 نظر شما را جلب کرده باشد، برای سالهای آینده خیالتان راحت خواهد بود.
ما میتوانیم از طریق استفاده از گوشی تأیید کنیم که سامسونگ با بهروزرسانیها بازی نمیکند – تعداد زیادی از آنها وجود دارد، و اخیراً Flip3 ما به One UI 4.1 – آخرین نسخه پوسته سازنده، که راهاندازی شد – جهش کرد. در کنار خانواده گلکسی S22.
همانطور که افزایش نشان می دهد، One UI 4.1 تفاوت زیادی با One UI 4 ندارد، که اولین نسخه پوسته مبتنی بر Android 12 بود. و حتی اگر از One UI 3.x استفاده کنید، خواهید توانست احساس خوبی در خانه داشته باشید، زیرا زبان طراحی بسیار شبیه است و تجربه کاربری نیز مشابه است. این شامل این واقعیت است که شما دو فروشگاه برنامه، Google Play Store و همچنین Galaxy Store دارید، و در حالی که در طول سالها به این وضعیت عادت کردهایم، هنوز هم چندان منطقی نیست.
موضوع تکراری با بسیاری از برنامههای ساختهشده توسط سامسونگ برای رقابت با پیشنهادات مشابه گوگل ادامه مییابد، اما تغییر جدیدی که در گذشته اخیر ارائه شده است به این معنی است که شما در واقع میتوانید برخی از برنامههای سامسونگ را برای نصب از قبل انتخاب و انتخاب کنید. گوشی برای اولین بار بنابراین اگر طرفدار نیستید، میتوانید با خیال راحت تیک مواردی را که نیاز ندارید بردارید. این یک گام خوب رو به جلو است، اما به طور کلی، اصرار سامسونگ بر داشتن اپلیکیشن مخصوص به خود برای همه چیز همچنان میتواند سردرگمی زیادی را با کاربران عادی ایجاد کند. سپس دوباره، اگر آنها در گذشته دستگاه سامسونگ دیگری داشته اند، مطمئناً این تمرین را می دانند، بنابراین ما بیش از این به موضوع تکراری برنامه نمی پردازیم.
حالت تاریک
مانند همه پوستههای مدرن اندروید، One UI 4.1 حالت تاریکی را ارائه میکند که میتوانید به صورت دستی آن را انتخاب کنید، یا برنامهریزی کنید که به طور خودکار، بین غروب و طلوع خورشید (بر اساس موقعیت مکانی شما)، یا با ساعات کاری سفارشی، ادامه یابد.
این پیادهسازی استاندارد از کاری که برخی از شرکتهای دیگر انجام میدهند عقب مانده است – Oppo با سه گزینه تاریکی متفاوت یا دستهای از پوستهها که امکان وادار کردن برنامهها را به یک تم تاریک ارائه میدهند. هیچکدام از آنها در اینجا وجود ندارد، بنابراین در حالی که شما یک حالت تاریک دارید (که باید در سال ۲۰۲۲ ناگفته نماند)، در بین قابل تنظیمترین حالتها نیست.
چیزهایی که در جایی که (یا چگونه) باید باشند، نیستند
شاید گیج کننده باشد، جابجایی “اعمال حالت تاریک برای کاغذ دیواری” فقط در بخش تصویر زمینه تنظیمات یافت می شود و نه در بخش حالت تاریک. ما میتوانیم این تصمیم را درک کنیم، اما شاید این یکی از موارد نادری بود که در آن افزونگی ترجیح داده میشد؟ منظور ما این است که آن را در هر دو بخش تنظیمات داشته باشیم تا اطمینان حاصل شود که کاربران آن را از دست نمی دهند.
بسیاری از چیزهای دیگر به طور باورنکردنی قابل تنظیم هستند، تا هر جزئیات کوچک. به طور کلی، اگر نمیخواهید نیازی به فرو رفتن عمیق در تنظیمات ندارید، زیرا پیشفرضها به طور معقولی تنظیم شدهاند – به استثنای چند مورد، که یکی از آنها فقط هنگام ورود اعلان، نمادهای برنامه را روی صفحه قفل نمایش میدهد. این رفتار استاندارد اندروید نیست و طبق اطلاعات ما، One UI تنها پوسته ای است که این مورد را به عنوان پیش فرض دارد. به راحتی می توان آن را به روشی عادی تغییر داد که دیگران آن را انجام می دهند، در واقع اعلان کامل و نه فقط نماد برنامه را نشان می دهد، اما تازه کارها ممکن است حتی از این امکان آگاه نباشند.
در ادامه ایده رفتار غیر استاندارد اندروید، ممکن است به فشار طولانی کلید پاور برای رسیدن به منوی پاور عادت کرده باشید – منویی که گزینه هایی مانند خاموش کردن، راه اندازی مجدد و موارد مشابه را در اختیار شما قرار می دهد. خب، بهطور پیشفرض، آن را در Flip3 نخواهید داشت، در عوض Bixby فعال خواهد شد. زیرا Bixby هنوز در Samsungland یک چیز است، حتی اگر از بسیاری جهات هنوز از دستیار گوگل پایین تر است. اما، باید پول زیادی برای توسعه آن خرج شده باشد، بنابراین اینجاست. اگر می خواهید تلفن خود را خاموش کنید، باید هم دکمه پاور و هم دکمه کاهش صدا را به مدت طولانی فشار دهید، که بدیهی است پیچیده تر از آنچه باید باشد، اما خوشبختانه یک تنظیم کلید کناری وجود دارد که می توانید آن را تغییر دهید تا Bixby را رد کنید. و از تلفن بخواهید آنچه را که واقعاً در نظر دارید انجام دهد.
تنظیمات کلید جانبی (تغییر از حالت پیش فرض)
اوه، و در حالی که اکثر پوستههای اندروید دارای یک منوی اختصاصی سطح بالای باتری در تنظیمات هستند، سامسونگ آن را در منوی مراقبت از دستگاه دفن کرده است و برای دسترسی به آن نیاز به یک ضربه اضافی دارد. ما در ابتدا از این تصمیم گیج شده بودیم اما تا به حال به آن عادت کرده ایم.
ما میتوانیم این ایده را در اینجا ببینیم – که مراقبت از دستگاه، موارد خاص دستگاه مانند باتری، رم و استفاده از فضای ذخیرهسازی را، همه زیر یک چتر گروهبندی میکند – اما سپس “محافظت دستگاه” را نیز در آن وجود دارد، که به طور کلی برای هر کسی که بیفایده است. فایلهای APK را از منابع مشکوک بارگذاری نمیکند. اما شاید سامسونگ مشتریان خود را بهتر از ما می شناسد و تصمیم گرفته است که آنها فقط از آن دسته افرادی هستند که این کار را انجام می دهند و به همین دلیل نیاز به محافظت دارند؟
تم ها، تصاویر پس زمینه، صفحه قفل پویا
یک فروشگاه تم موجود است که شامل کاغذ دیواری و مواردی از این دست است. این عالی است، و ما از این انتخاب قدردانی میکنیم، اما به نظر میرسد سازندگان تلفنی که فروشگاههای تم و کاغذدیواری دارند، کمتر از گذشته روی گوشیهای داخلی تمرکز میکنند. در حالی که ما متوجه میشویم که این موضوع برای تمها قابل درکتر است، اما تعداد کمی از کاغذدیواریهایی که یک گوشی جدید در این روزگار ارائه میکند کمی عجیب است. به هر حال، جابهجایی به کاغذدیواری داخلی بسیار سریعتر از رفتن به فروشگاه، مرور بسیاری از گزینهها، سپس ضربه زدن به Download و سپس ضربه زدن به Apply است. حتی اگر بخش مرور را تخفیف دهیم، باز هم این یک مرحله اضافی است – ممکن است فروشگاه تم سامسونگ باید گزینه ای برای “دانلود و اعمال” برای سرعت بخشیدن به کارها داشته باشد، اما اینطور نیست.
هنگامی که یک کاغذ دیواری جدید اعمال می کنید، انتخابگر پالت رنگ نشان داده می شود، زیرا این اندروید ۱۲ است که رنگ داخلی آن از کاغذ دیواری جدا می شود، اما اندروید ۱۲ در دستگاه سامسونگ است، و سامسونگ نمی تواند همه چیز را قابل تنظیم تر کند – و همچنین در عین حال دست و پا گیرتر است.
تنظیمات کاغذ دیواری، انتخابگر پالت رنگ
روشی که این سیستم روی پیکسلها کار میکند این است که خودکار است، اما در اینجا یک مرحله اضافی دارید که در آن باید تصمیم بگیرید که آیا پالت رنگ خودکار را بر اساس کاغذ دیواری دوست دارید یا چند گزینه را ترجیح میدهید. همه ما طرفدار سفارشیسازی بیشتر هستیم، اما این برعکس «این فقط کار میکند» است، اینطور نیست؟ به هر حال، حداقل ویژگی استخراج خودکار رنگ اندروید ۱۲ وجود دارد، حتی در این شکل کمی بهینه سازی شده.
در مورد تصاویر پس زمینه صحبت کنیم، سرویس صفحه نمایش قفل پویا در Flip3 وجود دارد و به شما امکان می دهد تا ۵ دسته از تصاویر را انتخاب کنید، سپس هر بار که به صفحه قفل رسیدید، یک دسته متفاوت برای شما ارائه می دهد. ما این ویژگی را از زمانی که سال ها پیش برای اولین بار توسط هوآوی رونمایی شد دوست داشتیم، اما هنوز در مورد اینکه چرا فقط برای صفحه قفل کار می کند، گیج هستیم.
این بازبین بسیار ترجیح می دهد که روی صفحه اصلی نیز کار کند، با کمی سفارشی سازی بیشتر در تعداد دفعات تغییر تصویر. و با این حال، هیچ سازنده دیگری به جز گوگل تا کنون فکر نکرده است که چیزی شبیه به آن را در لانچر خود ادغام کند؟ عجیب.
لانچر و ویژگی های آن
خود راهانداز تمام ویژگیهایی را دارد که انتظار دارید، و اگر قبلاً هرگز از سامسونگ استفاده نکردهاید، قطعاً برخی از آنها را نخواهید داشت – مانند این که کشوی برنامه به طور پیشفرض برنامهها را بر اساس حروف الفبا مرتب نمیکند یا پوشههایی در آن وجود دارد. به طور پیشفرض، که حتی پس از اینکه برنامهها را بر اساس حروف الفبا مرتب کردید، به مرتبسازی حروف الفبای برنامهها پایبند نیستند. این موضوع برای سالها در کنار اسکرول افقی یکی از ویژگیهای عجیب لانچر سامسونگ بوده است و به نظر میرسد که این شرکت قصد ندارد خود را با بقیه صنعت در این زمینه هماهنگ کند.
از آن چیزی که میخواهید بسازید – میتوانید عاشق آن باشید یا از آن متنفر باشید یا در هر نقطهای از این بین باشید. ما فقط فکر میکنیم پیمایش افقی نسبت به پیمایش عمودی منطقیتر است، زیرا حرکتی که برای ورود به کشوی برنامه استفاده میکنید، یک تند کشیدن به سمت بالا است – و بسیار طبیعیتر (و سریعتر) به نظر میرسد که بلافاصله برای پیمایش از طریق صفحه به بالا بکشید. کشو، از جابجایی به تند کشیدن های افقی. باز هم، لانچر سامسونگ هنوز گزینه ای برای قرار دادن نماد در صفحه اصلی برای نمایش کشوی برنامه دارد، بنابراین اگر از آن استفاده کنید، مشکل کمتری خواهید داشت. اگرچه باید گفت – در دنیای امروزی که مبتنی بر ژستهاست، این احساس نسبتاً قدیمی است.
ما خوشحالیم که میبینیم میتوانید فید Google Discover را در سمت چپ صفحه اصلی خود به عنوان جایگزینی برای Samsung Free مشاهده کنید – که آخرین نام چیزی است که این بازبین همیشه آن را بیهوده و بیفایده میداند. . البته مسافت پیموده شده شما ممکن است متفاوت باشد، و به روش واقعی سامسونگ، می توانید یکی را انتخاب کنید یا هیچ کدام را انتخاب کنید.
اخیر، ژست ها
منوی برنامههای اخیر، لیست اسکرول افقی معمولی از اسکرینشاتها است، اما شما این گزینه را دارید (بهطور پیشفرض روشن) چهار نماد زیر آن برنامههایی که تلفن فکر میکند ممکن است سعی کنید به آنها دسترسی پیدا کنید، داشته باشید. البته این بر اساس استفاده شماست، اما ما این بار الگوریتم را ناامیدکننده دیدیم و با موفقیت پیشبینی کردیم که در ۳۰ درصد مواقع از کدام برنامه استفاده کنیم. با استفاده از دستگاههای قبلی سامسونگ برای بررسیهای طولانیمدت، این بسیار پایینتر از گذشته است، بنابراین نمیدانیم در آنجا چه اتفاقی افتاده است – یا الگوهای استفاده ما به نوعی غیرقابل پیشبینیتر شدهاند، یا الگوریتم آنقدرها خوب نیست. همانطور که قبلا بود.
البته ناوبری ژستها نیز وجود دارد و به خوبی کار میکند، اگرچه نه به خوبی در پوستههای دیگر. بنا به دلایلی، حتی در حال حاضر، سالها پس از اولین پیادهسازی این مورد توسط سامسونگ، هنوز متوجه میشویم که هنگام انجام ژست «برو به خانه» بهطور ناخواسته در برخی از برنامهها بهطور تصادفی به پایین پیمایش میکنیم. این فقط در One UI اتفاق می افتد، و در حال حاضر بسیار کمتر از چند سال پیش اتفاق می افتد، اما هنوز یک راز کامل است که چرا روی این پوسته رخ می دهد و نه دیگر. این یک مزاحم است که مطمئناً به آن عادت می کنید، اما هنوز وجود دارد، و شاید توسعه دهندگان سامسونگ باید به جزئیاتی مانند این توجه بیشتری داشته باشند.
این یک چیز کوچک است، اما وقتی می دانید که لازم نیست اینگونه باشد (پس از استفاده از بسیاری از تلفن های دیگر)، کمی عجیب است که مجبور شوید با آن کنار بیایید. در حال حاضر فقط در حدود ۱۰٪ موارد اتفاق می افتد، از ۸۰-۹۰٪ در روزهای خوب گذشته، اما ما واقعاً دوست داریم که آن را به صفر برسانیم، همانطور که به معنای واقعی کلمه در تمام پوسته های اندرویدی دیگر وجود دارد.
ویژگی های دیگر
One UI دارای Link to Windows یکپارچه است، تلاش میکند تا کار را برای دارندگان دستگاههای سامسونگ که از ویندوز نیز استفاده میکنند، آسانتر کند، و این موضوع برای مدتی یکی از اصلیترین موارد بوده است. همچنین یک ویژگی Continue apps مخصوص سامسونگ در دستگاههای دیگر وجود دارد که دادهها را در بین محصولات سامسونگ به صورت همگامسازی میکند اما فقط با زیرمجموعهای از برنامهها مانند مرورگر اینترنت و برنامه Notes کار میکند. ما هرگز از نصب هر یک از آنها خسته نشدیم (زیرا نصبهای اختیاری بودند که هنگام راهاندازی تلفن به ما ارائه میشد)، اما میشنویم که اگر بیش از یک دستگاه سامسونگ در زندگی خود داشته باشید، این ویژگی همانطور که در نظر گرفته شده است کار میکند.
نام کافی Call & SMS در دستگاههای دیگر نیز وجود دارد، و ما در Galaxy Watch4 خود با آن تماس گرفتیم، حتی اگر مستقیماً از طریق بلوتوث به تلفن متصل نشده باشد – اما باید به آن وصل میشد. البته یک شبکه وای فای همه اینها برای داشتن ویژگی ها خوب است، اگرچه ما مطمئن نیستیم که چه تعداد از دارندگان تلفن سامسونگ حتی از وجود آنها آگاه هستند، چه رسد به استفاده روز به روز از آنها. و این یکی از مشکلات رویکرد شرکت کرهای است که همه چیز را به جز سینک آشپزخانه در تنظیمات پرتاب میکند و به مردم اجازه میدهد آنچه را که میخواهند انتخاب کنند و انتخاب کنند – بسیاری از مردم ممکن است هرگز ندانند که چه کاری میتوانند انجام دهند. زیرا چیزهای احتمالاً مفید در میان ویژگی های بی شمار دیگر با جذابیت مشکوک دفن شده اند.
پیوند به ویندوز، ادامه در دستگاه های دیگر
با این حال، این همیشه فلسفه تجربه کاربری این شرکت بوده است و تا آنجا که میتوانست از «ما میدانیم برای شما بهترین است» اپل فاصله دارد. در پایان، به نظر میرسد سامسونگ میگوید، انتخاب بیشتر همیشه بهتر است، و همه چیز به شما بستگی دارد که از چه چیزی و چگونه استفاده کنید. اگر به یک ویژگی بسیار خاص نیاز دارید و میدانید کجا آن را پیدا کنید بسیار عالی است، اما اگر همیشه از پیشفرضها استفاده کنید و هیچ وقت برای چند ساعت نگاه کردن به تنظیمات و دیدن مواردی که میتوانید پیدا کنید، نداشته باشید، عالی نیست.
از سوی دیگر، در سمت حصار اپل، اگر واقعاً به ویژگیای نیاز دارید که شرکت آن را غیرضروری میداند، به طور کلی کاملاً بد شانس هستید، بنابراین همانطور که میبینید، هر دو روش مزایا و معایبی دارند.
عملکرد، صافی
در اوایل سال ۲۰۲۲، انتظار میرود که یک دستگاه پیشرفته دارای تراشه اسنپدراگون ۸ نسل ۱ کوالکام باشد، در حالی که Flip3 اینگونه نیست. با این حال، در دفاع از خود، قبل از اینکه چیپست موجود باشد، راه اندازی شد، بنابراین بهترین چیز بعدی را از استبل کوالکام دریافت کرد: سگ برتر ۸۸۸، ۲۰۲۱. روی کاغذ، به نظر میرسد که اگر از نوع شکار مشخصات هستید، این یک مشکل است، اما در زندگی واقعی، استفاده روزمره، به معنای واقعی کلمه اصلاً مشکلی نیست.
برای هر کاری که انجام می دهید تفاوتی بین ۸۸۸ و ۸ Gen 1 نخواهید دید، به استثنای بازی های سنگین موبایل. اگرچه، با نسبت ابعاد عجیب و غریب و عمر باتری بد آن (برای جزئیات بیشتر به بخش بعدی مراجعه کنید)، ما با مشکلاتی روبرو هستیم که معتقدیم هر کسی واقعاً Flip3 را برای بازی میخرد. این دستگاه قطعاً برای بازاری متفاوت در نظر گرفته شده است، بازاری که به ظاهر منحصربهفرد و ظاهری مد روز بیش از هر چیز دیگر اهمیت میدهد.
بدیهی است که Flip3 در این زمینه ارائه می دهد، اما در مورد عملکرد نیز ارائه می دهد. مطمئناً نتایج بنچمارک چیز دیگری میگوید، اما به همین دلیل است که به آنها معیارهای مصنوعی میگویند. ما هفتههای زیادی را با Flip3 برای این بررسی سپری کردهایم و از آن بهعنوان تنها گوشی هوشمند خود استفاده کردهایم، و هرگز در مورد عملکرد ناامید نشدیم. نه یکبار. این گوشی به اندازه هر مدل رده بالای دیگری سریع است. هرگز ناامید نمی شود (با این حال، توجه داشته باشید که ما گیمرهای سنگینی نیستیم، بنابراین نمی توانیم واقعاً در مورد نحوه عملکرد آن در آن سناریو صحبت کنیم، هرچند بعید است).
سازندگان تراشه ما را هر ساله به نسخههای برتر جدید عادت دادهاند، که باعث بهبود عملکرد روی کاغذ میشود، اما از زمان اسنپدراگون ۸۶۵/۸۶۵+/۸۷۰، ما واقعاً در شناسایی این دستاوردها در موارد استفاده واقعی با مشکل روبرو هستیم. اساساً، برای کاری که قرار است در ۹۹ درصد مواقع روی این گوشی انجام دهید، اسنپدراگون ۸۸۸ از نسل ۸ نسل ۱ یا ۸۷۰ قابل تشخیص نیست. بنابراین نگران نباشید، عملکرد به اندازه کافی پوشش داده شده است.
یکنواختی به طور سنتی برای دستگاههای رده بالای سامسونگ یک مشکل بوده است، زیرا آنها هرگز در این ارزیابی ذاتا ذهنی با برخی از رقبای خود مطابقت نداشتند، و Flip3 نیز تفاوتی ندارد. اما واقعاً بسیار نزدیک است. از بین تمام گوشیهایی که بررسی طولانیمدت انجام دادهایم، مطمئناً این گوشی را روانترین سامسونگ میدانیم، حتی از گلکسی اس ۲۱ اولترا نیز پیشی گرفته است. و با این حال هنوز دستگاه های رقیب از برندهای چینی وجود دارند که نرمی بسیار کمی ارائه می دهند. با این حال، اگر هیچ یک از آنها را ندارید که مستقیماً با آن مقایسه کنید، بعید است که از آنچه Flip3 ارائه میکند ناامید شوید.
عمر باتری
اگر قسمتی وجود داشته باشد که Flip3 در طول استفاده ما برای این بررسی ناامید کننده ثابت و مداوم بوده است، عمر باتری است. و واقعاً این اصلاً تعجب آور نیست. فقط به برگه مشخصات نگاه کنید: باتری ۳۳۰۰ میلی آمپر ساعتی که دستگاهی با چیپست برتر و صفحه نمایش ۶.۷ اینچی انرژی می دهد؟ این فقط آن را قطع نمی کند.
و در واقع، اینطور نیست. این گوشی بدترین عمر باتری را که تا به حال در هر دستگاهی که به مدت طولانی بررسی کرده ایم دیده ایم، ارائه کرده است. این فقط وحشیانه است. اگر شما جز سبک ترین کاربران تلفن هستید، خرید Flip3 به این معنی است که باید همیشه به شارژ آن فکر کنید.
Flip3 هرگز به پایان روز نرسیده است، همانطور که معمولاً برای بررسی های طولانی مدت از آن استفاده می کنیم، با حدود ۱۲ تا ۱۶ ساعت خاموشی شارژر، که اکثریت آن در Wi-Fi، حدود یک ساعت صرف می شود. یا دو در داده تلفن همراه، حدود ۳۰ دقیقه تا یک ساعت ناوبری GPS از طریق Waze یا Google Maps، موقعیت مکانی و بلوتوث همیشه روشن، حدود یک یا دو ساعت گوش دادن به موسیقی یا پادکست از طریق بلوتوث، و حدود یک یا دو ساعت تماس تلفنی ، باز هم بیشتر از طریق بلوتوث.
در شلوغترین روزها، با استفاده از دادههای تلفن همراه و استفاده از GPS، حتی دو بار در طول روز آن را شارژ کردهایم تا خیالمان راحت باشد که در مواقعی که بیشتر به آن نیاز داشتیم خاموش نشود. در سبکترین روزهای استفادهمان، که چند مورد از آنها را داشتهایم، Flip3 به سختی با یک بار شارژ به زمان خواب ما میرسید، با زمانهای بسیار کم صفحهنمایش، همانطور که اسکرینشاتهایی که در زیر میبینید نشان میدهند.
عمر باتری در روزهایی که از گوشی کمتر استفاده می کردیم
این واقعیت که شارژ یک ساعت و نیم از خالی به پر شدن طول می کشد نیز در این نقطه قیمت غیرقابل قبول است، زمانی که شرکت های دیگر در حال تولید میان رده هایی هستند که قیمت آن ها نصف می شود، که شارژ باتری های بسیار بزرگ ۲۰ دقیقه طول می کشد. اوه، و آن میانردهها همچنین دارای آجر شارژ سریع در جعبه هستند، رویکردی «ضایعکننده» از دیدگاه سامسونگ، که تصمیم گرفت با کسب درآمد اضافی از فروش شارژر، محیط زیست را نجات دهد. از آنجا که واضح است که منطقی است، خود پر از طعنه ما نیاز به توجه را احساس می کند.
به طور جدی، این نکته اغراق آمیز نیست: عمر باتری در Flip3 ضعیف است، زمان شارژ نیز ضعیف است، و این واقعیت که شما شارژ بی سیم را به عنوان یک گزینه دارید، خوب است اما در این قیمت قابل انتظار است، و واقعا کمکی به کاهش آن نمی کند. مسائل فوق الذکر به هر نحوی باشد. ناگفته نماند که در ۱۰ وات، زمانی که باتری تمام شد، شارژ کامل باتری ساعت ها طول می کشد.
دوربین
همانطور که قبلاً نیز به آن اشاره کردیم، عمر باتری قطعاً بدترین چیز در مورد Flip3 است. سیستم دوربین احتمالاً دومین بدترین سیستم در آن زمان است. هنوز فاصله ای بین این دو وجود دارد، زیرا دوربین های ارائه شده در اینجا به خودی خود بد نیستند، آنها به هیچ وجه قابل مقایسه با دوربین های موجود در هر گوشی دیگری با همان قیمت نیستند. اما این بهایی است که برای تا شدن می پردازید، اینطور نیست؟
اول از همه، هیچ لنز زوم تله فوتو در Flip3 وجود ندارد، و در عصر حاضر نادیده گرفتن آن سخت است. دوم، دو دوربینی که در آنجا هستند – یک دوربین عریض و یک فوق عریض – خوب هستند، بدون اینکه در هر عکسی که از آنها گرفته ایم ما را شگفت زده کنند.
دوربین اصلی تصاویر دلپذیری را در طول روز تولید میکند، با آن ظاهر سامسونگ با رنگهای زنده و کنتراست بالا. محدوده دینامیکی خوب است، اما می تواند بهتر باشد، و سطوح جزئیات چیزی است که می توانید از یک سنسور ۱۲ مگاپیکسلی انتظار داشته باشید. با این حال، برخی از بافت ها بیش از حد پردازش شده به نظر می رسند، و در صورت مشاهده پیکسلی، به خصوص در آسمان، مقداری نویز به داخل می آید. به طور کلی، این تصاویر خوب هستند، اما تقریباً هر دستگاه دیگری با قیمت مشابه آنها را شکست خواهد داد. با این حال، برای اکثر افرادی که فقط چیزهایی را به منظور به اشتراک گذاشتن آنها در رسانه های اجتماعی می گیرند، این می تواند به اندازه کافی خوب باشد.
عکسهای فوق عریض در طول روز داستان مشابهی را دنبال میکنند: خوب، اما نه به آن خوبی که اگر این گوشی دیگر تقریباً به همین مقدار بود، بود. لبهها نرمتر از آنچه ما میخواهیم هستند، اگرچه مرکز تیز باقی میماند. رنگها، به دلیل نبود کلمه بهتر، مانند سامسونگ هستند – به معنای چشم نواز، حتی اگر کاملاً دقیق با صحنه نباشند. علم رنگ نیز به خوبی با آنچه دوربین اصلی تولید می کند مطابقت دارد، که همیشه دیدن آن خوب است (زیرا هنوز در دنیای اندروید بسیار نادر است). متأسفانه باز هم محدوده دینامیکی به اندازه هیچ یک از دوربین های برتر گوشی های حال حاضر عالی نیست.
در شب، اگر بهینهساز صحنه را روشن بگذارید، دوربین اصلی یک رقص خودکار در حالت شب انجام میدهد (بهطور پیشفرض و همانطور که ما آن را ترک کردیم). این منجر به عکسهای بسیار سریع میشود، که بازتولید رنگ عالی (البته اگر در انتهای طیف باشد)، محدوده دینامیکی عالی، و مقادیر خوبی از جزئیات دارند – اما ما قطعاً بهتر دیدهایم. اگر به دنبال آن باشید، نویز نیز قابل مشاهده خواهد بود، و به راحتی آن را انجام دهید.
نمونه های شبانه از دوربین اصلی
اگر بخواهید از حالت شب دستی استفاده کنید، عکسبرداریها کمی طولانیتر میشوند و نتایج ممکن است در بیشتر مواقع ارزشش را داشته باشند، زیرا سایهها برداشته میشوند و جزئیات بیشتری نسبت به تصاویر حالت خودکار نشان داده میشوند. در واقع، استفاده از حالت شب در شب به غیر از زمان عکس به عکس، واقعاً نقطه ضعفی ندارد، بنابراین زمانی که چراغ ها خاموش می شوند، این حالت را به عنوان پیش فرض توصیه می کنیم.
نمونه های حالت شب از دوربین اصلی
دوربین فوق عریض همانطور که انتظارش را داشتیم در تاریکی مبارزه میکند، اما همچنان میتواند عکسهایی با دامنه دینامیکی مناسب و رنگهای اشباع و دلپذیر تولید کند. اما سر و صدای زیادی وجود دارد و این بسیار واضح است.
حالت شب خودکار برای فوق عریض وجود ندارد، اما می توانید از حالت دستی استفاده کنید. اگر این کار را انجام دهید، نتایج بهتری دریافت خواهید کرد، یک بار دیگر با سایه های بلند شده و به طور کلی روشنایی بیشتر، اما بدون نوردهی بیش از حد از هایلایت ها. اگر به دنبال آن باشید، شارپ های بسیار سنگینی را در سراسر صفحه مشاهده خواهید کرد، اما با این وجود، این عکس ها بسیار بهتر از عکس هایی هستند که با حالت خودکار گرفته می شوند. بنابراین، مانند دوربین اصلی، اگر زمان دارید که به آن اجازه دهید کار خود را انجام دهد (و دست های پایدار)، پس توصیه می کنیم از حالت شب به طور پیش فرض در فوق عریض نیز استفاده کنید.
نمونه های حالت شب از ultrawide
سلفیهای گرفته شده با دوربین داخلی همیشه در طول روز واضح و با جزئیات خوب ظاهر میشوند، اما رنگها در مقایسه با دوربینهای دیگر بهطور عجیبی کمرنگ میشوند، و به طرز شگفتانگیزی وقتی در نظر میگیرید که این یک سامسونگ است و «رنگهای خاموش» وجود ندارد. به طور کلی در لیست موارد مرتبط با دوربین های آن نیست. به هر حال، کمی نویز نیز در سلفیها دیده میشود و گاهی اوقات دوربین در شرایط نوری روشن با نوردهی مشکل دارد، در حالی که محدوده دینامیکی نیز عالی نیست و در نتیجه چهرههای تیره در صحنههای با نور پسزمینه به چشم میخورد.
نمونه های سلفی، روز و شب، حالت پرتره خاموش/روشن
عکسهای حالت پرتره، با تفکیک سوژه مناسب، خوب ظاهر میشوند. در شب، همه چیز به طور قابل درک به سمت پایین می رود، و توصیه می کنیم فقط زمانی عکاسی کنید که هنوز سطحی از نور محیط اطراف شما وجود دارد، یا از عملکرد فلاش صفحه استفاده کنید – یا در حالت ایده آل، هر دو. البته می توانید با استفاده از نمایشگر بیرونی به عنوان منظره یاب خود با آرایه دوربین اصلی نیز سلفی بگیرید، در این صورت همانطور که انتظار دارید عکس های بسیار بهتری خواهید گرفت. بدون تعجب، کیفیت با تمام عکس های دیگری که دوربین اصلی و فوق عریض تولید می کنند برابری می کند.
ما به تجربه دوربین رفتیم و انتظار داشتیم که این یکی از مناطقی باشد که Flip3 نمی درخشد، و این دقیقاً همان چیزی است که در نهایت اتفاق افتاد. دوربین های ارائه شده در اینجا خوب هستند، اما امیدواریم که شما قصد ندارید این گوشی را برای دوربین ها تهیه کنید.
نتیجه
برای خلاصه کردن زمان خود با گلکسی Flip3، باید بگوییم که این یک گوشی عالی و جدید با عمر باتری بیرحمانه و سیستم دوربینی است که اگرچه مناسب است، اما به هیچ وجه نمیتواند با بهترینها رقابت کند. و سپس فیل تاشو در اتاق است. مطمئناً، تا کردن گوشی شما هنوز احساس تازگی و جذابیت دارد، اما این واقعیت که تا شدن های Flip3 در مقایسه با Fold3 که بسیاری از معایب آن به خوبی جبران می شوند، مزیت کمتری دارد.
ما را بشنوید: Fold3 یک صفحه نمایش داخلی تقریباً کوچک شبیه تبلت به شما می دهد، اما در Flip3 چنین چیزی را مشاهده نمی کنید. در واقع، تنها نکته مثبت این است که وقتی تا شود، روی دو محور کوچکتر است. البته نه هر سه مورد، که البته به این معنی است که به طور قابل توجهی ضخیم تر می شود (واقعیتی که توسط لولا که بدون شکاف نیست کمک نمی کند). بنابراین اگر این دستگاه را در نظر می گیرید، سوال اصلی برای شما این است: آیا این کوچک شدن در دو بعد سه بعدی در هنگام تا شدن واقعا ارزش تمام هزینه ای را دارد که برای آن می پردازید؟
منظور ما فقط “پرداخت” از نظر پول نیست، بلکه همه چیزهای دیگری که باید با فاکتور فرم “تطبیق” می شدند، مانند ظرفیت باتری بسیار کم، سنسورهای دوربین کوچک (و در نتیجه نه عالی)، فقدان دوربین تلهفوتو بهطور کلی… ما نمیتوانیم به این سؤال برای شما پاسخ دهیم، اما بر اساس رکورد فروش Flip3 (برای یک دستگاه تاشو)، ما فرض میکنیم که بسیاری از مردم واقعاً مایلند با این نکات منفی زندگی کنند. آیا این به این دلیل است که آنها فکر می کنند تلفن های تاشو جالب هستند، یا به این دلیل که Flip3 به نوعی تبدیل به یک بیانیه مد شده است، ما نمی دانیم، اما اعداد و ارقام دروغ نمی گویند.
از سوی دیگر، برای هر کسی که خود را یک کاربر قدرتمند از هر نوعی میداند، قطعاً این تلفنی نیست که ما توصیه میکنیم. عمر باتری سالها پیش در دنیای موبایل یک مشکل بزرگ بود، و در زمانهای اخیر دیگر این موضوع متوقف شده است. خوب، با Flip3 می توانید آن روزهایی را که همیشه نگران طول عمر بودید و همیشه همه جا شارژر داشتید، دوباره زنده کنید. این دنیایی نیست که ما با خوشحالی به آن بازگردیم، و شارژ آهسته نیز به چیزها کمک نمی کند.
اما، صرفاً به دلیل خنک بودن، Flip3 قطعاً جذاب است. این بیشتر از هر تلفن دیگری که در درازمدت بررسی کردهایم، شروع کننده مکالمه بود، بنابراین اگر میخواهید از بین مردم متمایز شوید، راهی مطمئن برای انجام این کار است. شما فقط باید به طور کامل از معاوضه ها آگاه باشید، و ما سعی کرده ایم در این بررسی طولانی مدت آنها را با جزئیات کامل برای شما بیان کنیم.
ما نمیخواهیم به نکتهای پایان دهیم که به نظر میرسد در حال ضربه زدن به Flip3 هستیم – در واقع، ما زمان خود را با آن بسیار دوست داشتیم. این صفحه نمایش عالی دارد که حتی در نور شدید خورشید نیز خوانا است (اگرچه لایه پلاستیکی بالایی مانند یک محافظ صفحه نمایش واقعا ارزان به نظر می رسد). کیفیت ساخت عالی است، اگرچه لولا قطعاً می تواند از برخی کارها برای تکرارهای آینده استفاده کند. بلندگوها با توجه به اندازه دستگاه باورنکردنی هستند (اما تماس های بلندگو برای افرادی که با آنها صحبت می کردیم بد بود)، موتور لرزش عالی است، سنسور اثر انگشت بهترین دستگاه نصب شده در کناری است که تا به حال استفاده کرده ایم، عملکرد همیشه خوب بوده است. عالی، و نرمی بهترین چیزی بود که ما در سامسونگ با آن مواجه شدیم (در حالی که هنوز از برخی رقبا عقب هستیم، اما فقط).
قطعاً در اینجا چیزهای خوب خیلی بیشتر از بد وجود دارد، اما واقعیت تاسف بار این است که قسمت های بد ممکن است از قسمت های خوب بیشتر جلوه کنند، حتی اگر تعداد آنها بسیار بیشتر باشد. و با این حال، اگر بتوانید با تمام قطعات نه چندان عالی زندگی کنید، Flip3 قطعا تجربه کاربری منحصر به فردی را در دنیای گوشی های هوشمند که در زمان های اخیر به طور فزاینده ای خسته کننده شده است، ارائه می دهد.